دیکشنری
داستان آبیدیک
مرز مشترک با جایی داشتن
english
1
general
::
situated across the border from
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
مرز آبی
مرز آزاد سازه
مرز ایران و ترکیه
مرز بندی کردن
مرز پارتو
مرز حلقه رشد
مرز حوزه آبخیز
مرز دانه
مرز درشت
مرز ریز
مرز زمینی
مرز سوریه و ترکیه
مرز سیستم
مرز گذاشتن
مرز گمرکی
مرز مشترک با جایی داشتن
مرز نشین
مرز و بوم
مرز کارا
مرز کارایی
مرزبان
مرزبانی
مرزبندی
مرزبندی کردن
مرزشناسایی آستانه شناسایی
مرزن
مرزنجوش
مرزنشین
مرزنگوش
مرزه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید